چراغ هدایت مصباح الهدی

اطلاعات مذهبی

چراغ هدایت مصباح الهدی

اطلاعات مذهبی

مصحف فاطمه

 مصحف فاطمه
امام صادق (علیه السلام) در این باره مى فرماید: «... فاطمه (علیها السلام) از رحلت رسول خدا (صلى الله علیه وآله)بسیار محزون بود و جبرئیل پى در پى به نزد او مى آمد و او را تسلى داد و از آن حضرت براى ایشان خبر مى آورد و نیز ایشان را از حوادثى که پس از وى در نسل او رخ خواهد داد آگاه مى کرد و على (علیه السلام) نیز آنها را مى نوشت که همان مصحف فاطمه است.» (37) همچنین امام صادق (صلى الله علیه وآله) درباره ى این مصحف فرموده است: مصحف فاطمه (علیه السلام)نزد ماست و مخالفان چه مى دانند که محتواى آن چیست که مى گویند: همان قرآن است; به خدا سوگند حتى یک کلمه از قرآن در آن نیست و محتواى آن مطالبى است که خداوند به فاطمه (علیها السلام) وحى کرده است و محتواى آن تمام وقایعى است که شب و روز و تا آستانه قیامت در پى یکدیگر رخ مى دهد.» (38)
 محتوای مصحف فاطمه  
و نیز درباره محتواى این مصحف، ابوبصیر مى گوید به امام باقر (علیه السلام) گفتم: فداى شما شوم،
محتواى مصحف فاطمه (علیها السلام) چیست؟ فرمود: «در آن، خبرهاى گذشته و
آینده تا روز قیامت است; در آن، اخبار آسمان و تعداد فرشتگان هر آسمان و خبرهاى دیگر است و نیز تعداد همه مخلوقات الهى; چه فرستاده ى الهى باشد و چه نباشد و نیز اسامى هر یک از فرستاده شده ها، و اسامى کسانى که به سوى آنان فرستاده شده اند و اسامى کسانى که فرستاده شده ها را تکذیب کرده و کسانى که دعوت آنان را پذیرفته و ایمان آوردند و همچنین نام شهرها و ویژگى هر یک در شرق یا غرب، و نیز تعداد مؤمنان و تعداد کافران هر شهر و خصوصیات فردى هر تکذیب گر در آن آمده و همچنین اوصاف قرن هاى اولیه و داستان آنان و هر حاکم طاغوتى و زمان حکومت و تعداد و عددشان آمده و نیز اسامى امامان و اوصاف شان در آن آمده است. (39)
نویسنده و گردآورنده مصحف فاطمه (علیها السلام) امیرمؤمنان (علیه السلام) بوده است،
 چنانکه امام صادق (علیه السلام) در این باره فرمود: «آنگاه که خداوند متعال، پیامبرش (صلى الله علیه وآله) را از مردم گرفت، اندوهى به فاطمه رسید که کسى جز خداوند ـ عزوجل ـ حقیقت آن را نمى داند لذا خداوند فرشته اى به سوى فاطمه (علیها السلام) فرستاد تا او را در غم فراق پدر تسلى داده و با او سخن گوید. فاطمه (علیها السلام) این مطلب را با امیرمؤمنان (علیه السلام)در میان گذارد و امیرمؤمنان (علیه السلام) به ایشان فرمود: "وقتى وجودش را حس کردى و صدایش را شنیدى، مرا خبر کن، فاطمه (علیها السلام) نیز وقتى بار دیگر آن فرشته به نزدش آمده بود، على (علیه السلام) را باخبر کرد و على (علیه السلام) آنچه از او مى شنید مى نوشت تا آنکه مصحف فاطمه فراهم شد». (40)
__________________
پاورقی ها :
[37] . بصائر الدرجات، حسن صفار : 174 ; اصول کافى، کلینى 1 : 241 و بحارالانوار، علامه مجلسى 22 : 545 و 26 : 41.
[38] . بصائر الدرجات، حسن صفار : 172 و بحارالانوار، علامه مجلسى 26 : 39.
[39] . دلائل الامامه، محمد بن جریر طبرى : 105.
[40] . بصائر الدرجات، حسن صفار : 177 ; اصول کافى، کلینى 1 : 240 و بحارالانوار، علامه مجلسى 22 : 545 و 43 : 80 .

دعای توسل

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ وَ اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِىِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
خدایا از تو مى خواهم و به سوی‌ات می‌آیم با توسل به پیامبرت، پیامبر رحمت، حضرت محمد(ص)
یا اَبَاالْقاسِمِ یا رَسُولَ اللّهِ یا اِمامَ الرَّحْمَةِ یا سَیِّدَنا وَ مَوْلینا
اى ابا القاسم، اى رسول خدا، اى پیشواى رحمت، اى آقاى ما و سرور ما
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بین دستانمان تقدیم شما نمودیم
یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت ما رو بکن
یا اَبَا الْحَسَنِ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ یا عَلِىَّ بْنَ اَبیطالِبٍ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَ مَوْلینا
اى اباالحسن اى امیرمؤمنان اى على بن ابیطالب اى حجت خدا بر خلق اى آقاى ما و سرور ما
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بین دستانمان تقدیم شما نمودیم
یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت ما رو بکن
یا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا
اى فاطمه زهرا اى دختر محمد اى نور چشم پیغمبر اى بانوى ما و سرور ما
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بین دستانمان تقدیم شما نمودیم
یا وَجیهَةً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللّهِ
ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت ما رو بکن
یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الْمُجْتَبى یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَ مَوْلینا
اى ابا محمد اى حسن بن على اى برگزیده اى فرزند رسول خدا اى حجت خدا بر خلق اى آقاى ما و سرور ما
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بین دستانمان تقدیم شما نمودیم
یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت ما رو بکن
یا اَبا عَبْدِاللّهِ یا حُسَیْنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الشَّهیدُ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا
اى اباعبدالله، اى حسین بن علی، اى شهید راه حق، اى فرزند رسول خدا، اى حجت بر خلق، اى آقا و سرور ما
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بین دستانمان تقدیم شما نمودیم
یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت ما رو بکن
یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ یا زَیْنَ الْعابِدینَ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا
ای ابا الحسن، اى على بن الحسین، اى زیور پرستش‌کنندگان، اى فرزند رسول خدا، اى حجت خدا بر خلق، اى آقا و سرور ما
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بین دستانمان تقدیم شما نمودیم
یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت ما رو بکن
یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الْباقِرُ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا
اى اباجعفر اى محمد بن على اى شکافنده علوم اى فرزند رسول خدا اى حجت خدا بر خلق اى آقا و سرور ما
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بین دستانمان تقدیم شما نمودیم
یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت ما رو بکن
یا اَبا عَبْدِاللّهِ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الصّادِقُ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَ مَوْلینا
اى اباعبدالله اى جعفر بن محمد اى) امام(صادق اى فرزند رسول خدا اى حجت خدا بر خلق اى آقاى ما و سرور ما
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بین دستانمان تقدیم شما نمودیم
یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت ما رو بکن
یا اَبَا الْحَسَنِ یا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ اَیُّهَا الْکاظِمُ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَ مَوْلینا
اى ابا الحسن اى موسى بن جعفر اى آاظم اى فرزند رسول خدا اى حجت خدا بر خلق اى آقاى ما و سرور ما
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بین دستانمان تقدیم شما نمودیم
یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت ما رو بکن
یا اَبَاالْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُوسى اَیُّهَا الرِّضا یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَاللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَ مَوْلینا
ای ابا الحسن اى على بن موسى اى (حضرت) رضا اى فرزند رسول خدا اى حجت خدا بر خلق اى آقا و سرور ما
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بین دستانمان تقدیم شما نمودیم
یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت ما رو بکن
یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا
اى ابا جعفر اى محمد بن على اى حضرت تقى جواد اى فرزند رسول خدا اى حجت خدا بر خلق اى آقا و سرور ما
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بین دستانمان تقدیم شما نمودیم
یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت ما رو بکن
یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَاللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَ مَوْلینا
اى ابا الحسن اى على بن محمد اى حضرت هادى نقى اى فرزند رسول خدا اى حجت خدا بر خلق اى آقاى ما و سرور ما
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بین دستانمان تقدیم شما نمودیم
یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت ما رو بکن
یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الزَّکىُّ الْعَسْکَرِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَ مَوْلینا
اى ابا محمد اى حسن بن على اى زکی عسکرى اى فرزند رسول خدا اى حجت خدا بر خلق اى آقاى ما و سرور ما
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بین دستانمان تقدیم شما نمودیم
یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت ما رو بکن
یا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَ الْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَ مَوْلینا
اى وصى امام حسن عسکرى و یادگار شایسته و حجت اى امام قائم منتظر مهدى اى فرزند رسول خدا اى حجت خدا بر خلق اى آقا و سرور ما
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بین دستانمان تقدیم شما نمودیم
یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت ما رو بکن
بعد از این بگوید:
یا سادَتى وَ مَوالِىَّ اِنّى تَوَجَّهْتُ بِکُمْ اَئِمَّتى وَ عُدَّتى لِیَوْمِ فَقْرى وَ حاجَتى اِلَى اللّهِ
اى آقایان من و سرورانم من رو آوردم بوسیله شما پیشوایان و ذخیرگانم در روز ندارى و نیازمندى به درگاه خدا
وَ تَوَسَّلْتُ بِکُمْ اِلَى اللّهِ وَ اسْتَشْفَعْتُ بِکُمْ اِلَى اللّهِ فَاشْفَعُوا لى عِنْدَ اللّهِ
و توسل جستم بوسیله شما به درگاه خدا و شفاعت جویى آوردم بوسیله شما به درگاه خدا پس شفاعت کنید براى من در پیشگاه خدا
وَ اسْتَنْقِذُونى مِنْ ذُنُوبى عِنْدَاللّهِ فَاِنَّکُمْ وَسیلَتى اِلَى اللّهِ
و از او بخواهید مرا از گناهانم نجات دهد زیرا شمایید وسیله من به درگاه خدا
وَ بِحُبِّکُمْ وَ بِقُرْبِکُمْ اَرْجُو نَجاةً مِنَ اللّهِ فَکُونُوا عِنْدَاللّهِ رَجاَّئى یا سادَتى یا اَوْلِیاَّءَ اللّهِ صَلَّى‌اللّهُ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ
و بوسیله دوستى و قرب به شما امید نجات از خدا دارم پس شما هم مایه امید من به درگاه خدا باشید اى آقایان من اى اولیاء خدا درود خدا بر همگى ایشان
وَ لَعَنَ اللّهُ اَعْداَّءَاللّهِ ظالِمیهِمْ مِنَ الاْوَّلینَ وَ الاْخِرینَ امینَ رَبَّ الْعالَمینَ
و خدا ستم کنندگان به ایشان را که از دشمنان خدا هستند از رحمت خویش دور کند چه آنها که گذشته اند و چه آنها که پس از این می‌آیند
آمین ای پروردگار جهانیان

نامگذاری حضرت حضرت زهرا

نامگذاری
شادى رسول خدا (صلى الله علیه وآله) از تولد چنین دردانه اى، وصف ناشدنى بود. نامگذارى او نیز به امر خداوند بود که نام آسمانى او را منصوره (15) و نام زمینى اش را فاطمه گذارد. (16)کلمه «فاطمه» در لغت به معناى «جدا شده» است اما درباره اینکه چرا او به این نام، نامگذارى شد، رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فرمودند: «او فاطمه نامیده شد، زیرا که او و نسلش از آتش دوزخ جدا شده اند.» (17) نقل شده، او از همه به رسول خدا (صلى الله علیه وآله) شبیه تر بود و چهره اى سفید آمیخته به سرخى داشت چنانکه رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نیز چنین بود. (18) و راه رفتن او با راه رفتن رسول خدا (صلى الله علیه وآله) کوچک ترین تفاوتى نمى کرد (19) به طورى که دیدار او یادآور رسول خدا (صلى الله علیه وآله) بود. (20) 
 کنیه
ام ابیها
کنیه آن حضرت «ام ابیها» به معناى «مادر پدر» است (21) که کنایه از اوج ابراز عواطف پدر نسبت به دختر خود است. این لقب را رسول خدا (صلى الله علیه وآله) به آن حضرت عطا کرد. (22) و نیز القاب فراوانى آن حضرت دارد، از جمله این لقب ها «سیدة النساء» است که رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فاطمه را به آن ملقب ساخت و این لقب با تعابیر مختلفى از زبان رسول خدا (صلى الله علیه وآله) در منابع معتبر شیعه و حتى اهل سنت، انعکاس یافته است; تعابیرى چون: «سیدة نساء العالمین» (23); «سیدة نساء اهل الجنه» (24); «سیدة نساء امتى» (25)و «سیدة نساء المؤمنین». (26) همان گونه که روشن است این لقب به خوبى جایگاه بى مانند و انحصارى آن حضرت را به تصویر مى کشد.
سیده ى نساء عالم
خداوند در قرآن کریم درباره حضرت مریم (علیها السلام) چنین مى فرماید: (وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ ) (27); «و ] یاد کن[ هنگامى را که فرشتگان گفتند: اى مریم، خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برترى داده است. و وقتى از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) در این باره پرسیده شد که آیا فاطمه سیّده ى نساء عالم خود است؟ آن حضرت فرمود: «آنکه سیده ى نساء عالم خود بود مریم، دختر عمران بود اما دخترم فاطمه سیده ى نساء اولین و آخرین عالمیان است». (28) و نیز امام صادق (علیه السلام) درباره این لقب فاطمه (علیها السلام)فرمود: «مریم، سیده ى نساء زمان خود بود و فاطمه سیده ى نساء اولین و آخرین بهشتیان است». (29)
 القاب
زهرا
همچنین از القاب آن حضرت «زهراء» است که به معناى «نور افشان» و «تابان» است. درباره علت نامیده شدن آن حضرت به این لقب نیز در سخنان معصومین (علیهم السلام)به این موارد اشاره شده است:
1ـ پرتو افشانى آن حضرت بر آسمان ها و زمین که به دوران قبل از خلقت جسمانى آن حضرت مربوط است. از امام صادق (علیه السلام)نقل شده، جابر درباره علت نامیده شدن فاطمه (علیها السلام) به زهراء پرسید. آن حضرت فرمودند: «زیرا که خداوند عزوجل او را از نور عظمت خود آفرید و آن گاه که پرتو افشانى کرد، آسمان و زمین از نور او نورانى شد و چشمان فرشتگان را خیره کرد که به سجده افتاده و گفتند: اى اله و سرور ما این چه نورى است؟ خداوند به آنان وحى کرد که این نورى از نور من است که آن را در آسمانم جا داده و از عظمت خود او را آفریدم و او را از صلب پیامبرى از پیامبرانم که از همه انبیاء برتر است، خارج مى کنم و نیز از آن نور، امامانى که امر مرا برپا مى دارند و به ] دین[ حق من هدایت خواهند کرد». (30)
2ـ نور افشانى آن حضرت بر مشرق ها و مغرب ها، قبل از پاى نهادن به دنیا، آن گاه که ساکن عرش الهى بود. رسول خدا (صلى الله علیه وآله) درباره خلقت فاطمه (علیها السلام) فرمود: «و خداوند ـ جل جلاله ـ به یک کلمه تکلم فرمود که از آن کلمه، نور و روحى آفرید و آن دو را با هم همراه کرد و در مقابل عرش قرار داد و از آن، مشرق ها و مغرب ها نورانى شد که همان فاطمه بود و به همین جهت، زهراء نامیده شد.» (31)
3ـ نورافشانى ایشان بر اهالى آسمان آن هنگام که در محراب قرار مى گرفت که به دوران پس از آفرینش جسمانى او مربوط است. رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فرمود: «وقتى فاطمه در محرابش در مقابل پروردگار ـ جل جلاله ـ مى ایستد، نور او براى فرشتگان آسمان پرتو افشانى مى کند چنانکه نور ستارگان براى اهالى زمین، پرتو افشان است و خداوند عزوجل در این هنگام به فرشتگان مى فرماید: "اى فرشتگان من! بنده ام فاطمه را بنگرید که در برابر من ایستاده، در حالى که شانه هایش از ترس من لرزان است و با قلب خود به عبادت من روى آورده. گواه باشید که شیعیانش را از آتش جهنم، امان دادم".» (32)
امام صادق (علیه السلام) در جواب سؤال عماره که از علت نامیده شدن فاطمه (علیها السلام) به زهراء پرسید، فرمود: «زیرا هنگامى که در محرابش مى ایستاد نور او براى اهل آسمان پرتو افشانى مى کرد چنانکه نور ستارگان براى اهل زمین نور افشانى مى کند». (33)
4ـ فاطمه (علیها السلام) براى امیر مؤمنان على (علیه السلام) زهراء بود. ابان بن تغلب از امام صادق (علیه السلام)درباره علت نامیده شدن جده معصومه اش به زهراء (علیها السلام) پرسید. امام (علیه السلام)فرمود: «زیرا دائما براى امیرمؤمنان (علیه السلام) نورافشانى مى کرد، هر روز سه مرتبه; در هنگام نماز صبح وقتى که مردم در بستر آرمیده بودند، نور چهره اش مى درخشید و سپیدى آن نور به منازل مدینه وارد مى شد به طورى که دیوارهاى شان را روشن مى کرد و موجب شگفتى آنان مى شد. لذا نزد رسول خدا (صلى الله علیه وآله) مى آمدند و از آنچه دیده بودند مى پرسیدند و آن حضرت آنان را به منزل فاطمه (علیها السلام) راهنمایى مى فرمود. آنها سراسیمه به منزل فاطمه (علیها السلام) مى آمدند و او را در حالى که در محرابش نشسته و نماز مى گذارد و نور از محراب و چهره اش پرتو افشان بود، مى دیدند و درمى یافتند که آنچه دیده بودند پرتوى از نور فاطمه (علیها السلام) بوده است. و آنگاه که روز به نیمه مى رسید و فاطمه (علیها السلام) آماده نماز مى شد از چهره اش نورى زرد رنگ مى درخشید و این نور زرد به خانه هاى مردم وارد مى شد به طورى که لباس ها و رنگ اهل خانه زرد مى شد. باز آنها به نزد رسول خدا (صلى الله علیه وآله) مى آمدند و از آنچه دیده بودند مى پرسیدند و آن حضرت آنان را به منزل فاطمه (علیها السلام) راهنمایى مى فرمود، آنها سراسیمه به منزل فاطمه (علیها السلام) آمده و او را در حالى که در محرابش ایستاده و نور زرد رنگى از چهره اش پرتو افکن بود مى دیدند و در مى یافتند که آنچه دیده بودند پرتوى از نور فاطمه (علیها السلام) بوده است. و در آخر روز و گاه غروب خورشید نیز نور سرخ فامى از سر شادى و شکر الهى از فاطمه (علیها السلام) پرتو افشان شده و به خانه هاى مردم وارد مى شد، به گونه اى که دیوارهاى شان را سرخ و آنان را شگفت زده مى کرد. آنها نزد رسول خدا (صلى الله علیه وآله) مى آمدند و از آنچه دیده بودند مى پرسیدند و آن حضرت آنان را به منزل فاطمه (علیها السلام) راهنمایى مى فرمود. آنها سراسیمه به منزل فاطمه (علیها السلام) آمده و او را در حالى که نشسته و به تسبیح و تمجید خداوند مشغول و نور سرخى از چهره اش پرتو افکن بود مى دیدند و درمى یافتند که آنچه دیده بودند پرتوى از نور فاطمه (علیها السلام)بوده است». (34)
محدثه
از القاب آن حضرت، محدثه است; به معناى کسى که مخاطب کلام فرشته قرار مى گیرد.
 اسحاق بن جعفر بن محمد بن عیسى بن زید بن على مى گوید: از امام صادق (علیه السلام) زیاد شنیدم که مى فرمود: «فاطمه (علیها السلام)محدثه نامیده شد زیرا که فرشتگان از آسمان فرود مى آمدند و آنچنانکه مریم را ندا مى زدند او را ندا مى زدند و مى گفتند: اى فاطمه! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان برترى داده است. اى فاطمه! (به شکرانه این نعمت) براى پروردگارت خضوع کن و سجده به جاى آور و با رکوع کنندگان رکوع کن. (35) و فاطمه با آنان سخن مى گفت و آنان نیز با او به سخن مى نشستند تا اینکه شبى فاطمه (علیها السلام) از آنان پرسید: آیا برترین زن بر زنان عالم، مریم نیست؟ پاسخ دادند: مریم برترین زنان زمان خود بود اما خداوند ـ عزوجل ـ تو را برترین زنان زمان و زمان مریم و سرور اولین و آخرین آنان قرار داده است.» (36) 
__________________
پاورقی ها :
[15] . تفسیر فرات الکوفى، فرات بن ابراهیم کوفى : 322 و بحارالانوار، علامه مجلسى 43 : 18.
[16] . بحارالانوار، علامه مجلسى 43 : 4.
[17] . مناقب الامام امیرالمؤمنین (علیه السلام)، محمد بن سلیمان کوفى 2 : 188 ; الامالى، شیخ طوسى 2 : 151 و ذخائر العقبى، طبرى 1 : 26. گفتنى است، امام صادق (علیه السلام) نیز درباره علت نامگذارى ایشان به فاطمه (علیها السلام)فرمودند : «او فاطمه نامیده شد زیرا که خلائق از درک حقیقتش محروم اند». (تفسیر فرات الکوفى، فرات بن ابراهیم الکوفى : 581 و بحارالانوار، علامه مجلسى 43 : 65)
[18] . اصول کافى، کلینى 1 : 443.
[19] . مناقب الامام امیرالمؤمنین (علیه السلام)، محمد بن سلیمان کوفى 2 : 208 ; روضة الواعظین، فتال نیشابورى : 150 ; العمده، ابن بطریق : 386 ; ذخائر العقبى، طبرى 39 و نیز رک : مسند ابى داود، ابى داود 1 : 196 ; الطبقات الکبرى، ابن سعد 2 : 247 ; مسند اسحاق بن راهویه، اسحاق بن راهویه 5 : 6 ; فضائل الصحابه، شیبانى 2 : 762 ; مسند احمد، احمد بن حنبل 6 : 282 ; الجامع الصحیح المختصر (صحیح بخارى)، بخارى، 3 : 1326 و صحیح مسلم، مسلم نیشابورى 4 : 1904.
[20] . مناقب آل ابى طالب، ابن شهرآشوب 3 : 132.
[21] . مقاتل الطالبین، ابو الفرج اصفهانى : 29 و بحارالانوار، علامه مجلسى 43 : 19 و نیز رک : المتخب من ذیل المذیل، طبرى 1 : 6 ; المعجم الکبیر، طبرانى 22 : 397 ; تهذیب الکمال، مزى 35 : 247 ; الاصابه ،ابن حجر 8 : 53.
[22] . تاج الموالید، شیخ طبرسى : 20.
[23] . اصول کافى، کلینى 1 : 458 ; من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق 4 : 179 و الامالى، شیخ صدوق : 78، 175 و 188. همچنین در منابع اهل سنت این مطلب به صراحت آمده است از جمله : مسند ابى داود، ابى داود 1 : 196 ; المستدرک على الصحیحین، حاکم نیشابورى 3 : 170 و حلیة الأولیاء، ابونعیم اصفهانى 2 : 42.
[24] . صحیح البخارى، بخارى 3 : 1360 و فضائل الصحابه، شیبانى 2 : 788.
[25] . التاریخ الکبیر، بخارى 1 : 232.
[26] . صحیح البخارى، بخارى 5 : 2317 و صحیح مسلم، مسلم نیشابورى 4 : 1904.
[27] . آل عمران : 42.
[28] . الامالى، شیخ صدوق : 575، 78، 111، 176، 188، 373، 554 و 560.
[29] . الامالى، شیخ صدوق : 187 و معانى الاخبار، شیخ صدوق : 107.
[30] . علل الشرائع، شیخ صدوق 1 : 180 و بحارالانوار، علامه مجلسى 43 : 1.
[31] . الروضة فى فضائل امیرالمؤمنین، شاذان بن جبرئیل قمى : 113 و 129 ; غایة المرام ،سید هاشم بحرانى 4 : 164 و بحارالانوار، علامه مجلسى 40 : 44.
[32] . الامالى، شیخ صدوق : 175.
[33] . علل الشرائع، شیخ صدوق 1 : 181 و معانى الأخبار، شیخ صدوق : 64 .
[34] . علل الشرائع، شیخ صدوق 1 : 180 و بحارالانوار، علامه مجلسى 43 : 11.
[35] . آل عمران : 43 ـ 44.
[36] . علل الشرائع، شیخ صدوق 1 : 182، باب 146 ; دلائل الامامه، طبرى : 80 و بحارالانوار، علامه مجلسى 14 : 206.

نامگذاری حضرت زهرا

نامگذاری
شادى رسول خدا (صلى الله علیه وآله) از تولد چنین دردانه اى، وصف ناشدنى بود. نامگذارى او نیز به امر خداوند بود که نام آسمانى او را منصوره (15) و نام زمینى اش را فاطمه گذارد. (16)کلمه «فاطمه» در لغت به معناى «جدا شده» است اما درباره اینکه چرا او به این نام، نامگذارى شد، رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فرمودند: «او فاطمه نامیده شد، زیرا که او و نسلش از آتش دوزخ جدا شده اند.» (17) نقل شده، او از همه به رسول خدا (صلى الله علیه وآله) شبیه تر بود و چهره اى سفید آمیخته به سرخى داشت چنانکه رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نیز چنین بود. (18) و راه رفتن او با راه رفتن رسول خدا (صلى الله علیه وآله) کوچک ترین تفاوتى نمى کرد (19) به طورى که دیدار او یادآور رسول خدا (صلى الله علیه وآله) بود. (20) 
 کنیه
ام ابیها
کنیه آن حضرت «ام ابیها» به معناى «مادر پدر» است (21) که کنایه از اوج ابراز عواطف پدر نسبت به دختر خود است. این لقب را رسول خدا (صلى الله علیه وآله) به آن حضرت عطا کرد. (22) و نیز القاب فراوانى آن حضرت دارد، از جمله این لقب ها «سیدة النساء» است که رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فاطمه را به آن ملقب ساخت و این لقب با تعابیر مختلفى از زبان رسول خدا (صلى الله علیه وآله) در منابع معتبر شیعه و حتى اهل سنت، انعکاس یافته است; تعابیرى چون: «سیدة نساء العالمین» (23); «سیدة نساء اهل الجنه» (24); «سیدة نساء امتى» (25)و «سیدة نساء المؤمنین». (26) همان گونه که روشن است این لقب به خوبى جایگاه بى مانند و انحصارى آن حضرت را به تصویر مى کشد.
سیده ى نساء عالم
خداوند در قرآن کریم درباره حضرت مریم (علیها السلام) چنین مى فرماید: (وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ ) (27); «و ] یاد کن[ هنگامى را که فرشتگان گفتند: اى مریم، خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برترى داده است. و وقتى از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) در این باره پرسیده شد که آیا فاطمه سیّده ى نساء عالم خود است؟ آن حضرت فرمود: «آنکه سیده ى نساء عالم خود بود مریم، دختر عمران بود اما دخترم فاطمه سیده ى نساء اولین و آخرین عالمیان است». (28) و نیز امام صادق (علیه السلام) درباره این لقب فاطمه (علیها السلام)فرمود: «مریم، سیده ى نساء زمان خود بود و فاطمه سیده ى نساء اولین و آخرین بهشتیان است». (29)
 القاب
زهرا
همچنین از القاب آن حضرت «زهراء» است که به معناى «نور افشان» و «تابان» است. درباره علت نامیده شدن آن حضرت به این لقب نیز در سخنان معصومین (علیهم السلام)به این موارد اشاره شده است:
1ـ پرتو افشانى آن حضرت بر آسمان ها و زمین که به دوران قبل از خلقت جسمانى آن حضرت مربوط است. از امام صادق (علیه السلام)نقل شده، جابر درباره علت نامیده شدن فاطمه (علیها السلام) به زهراء پرسید. آن حضرت فرمودند: «زیرا که خداوند عزوجل او را از نور عظمت خود آفرید و آن گاه که پرتو افشانى کرد، آسمان و زمین از نور او نورانى شد و چشمان فرشتگان را خیره کرد که به سجده افتاده و گفتند: اى اله و سرور ما این چه نورى است؟ خداوند به آنان وحى کرد که این نورى از نور من است که آن را در آسمانم جا داده و از عظمت خود او را آفریدم و او را از صلب پیامبرى از پیامبرانم که از همه انبیاء برتر است، خارج مى کنم و نیز از آن نور، امامانى که امر مرا برپا مى دارند و به ] دین[ حق من هدایت خواهند کرد». (30)
2ـ نور افشانى آن حضرت بر مشرق ها و مغرب ها، قبل از پاى نهادن به دنیا، آن گاه که ساکن عرش الهى بود. رسول خدا (صلى الله علیه وآله) درباره خلقت فاطمه (علیها السلام) فرمود: «و خداوند ـ جل جلاله ـ به یک کلمه تکلم فرمود که از آن کلمه، نور و روحى آفرید و آن دو را با هم همراه کرد و در مقابل عرش قرار داد و از آن، مشرق ها و مغرب ها نورانى شد که همان فاطمه بود و به همین جهت، زهراء نامیده شد.» (31)
3ـ نورافشانى ایشان بر اهالى آسمان آن هنگام که در محراب قرار مى گرفت که به دوران پس از آفرینش جسمانى او مربوط است. رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فرمود: «وقتى فاطمه در محرابش در مقابل پروردگار ـ جل جلاله ـ مى ایستد، نور او براى فرشتگان آسمان پرتو افشانى مى کند چنانکه نور ستارگان براى اهالى زمین، پرتو افشان است و خداوند عزوجل در این هنگام به فرشتگان مى فرماید: "اى فرشتگان من! بنده ام فاطمه را بنگرید که در برابر من ایستاده، در حالى که شانه هایش از ترس من لرزان است و با قلب خود به عبادت من روى آورده. گواه باشید که شیعیانش را از آتش جهنم، امان دادم".» (32)
امام صادق (علیه السلام) در جواب سؤال عماره که از علت نامیده شدن فاطمه (علیها السلام) به زهراء پرسید، فرمود: «زیرا هنگامى که در محرابش مى ایستاد نور او براى اهل آسمان پرتو افشانى مى کرد چنانکه نور ستارگان براى اهل زمین نور افشانى مى کند». (33)
4ـ فاطمه (علیها السلام) براى امیر مؤمنان على (علیه السلام) زهراء بود. ابان بن تغلب از امام صادق (علیه السلام)درباره علت نامیده شدن جده معصومه اش به زهراء (علیها السلام) پرسید. امام (علیه السلام)فرمود: «زیرا دائما براى امیرمؤمنان (علیه السلام) نورافشانى مى کرد، هر روز سه مرتبه; در هنگام نماز صبح وقتى که مردم در بستر آرمیده بودند، نور چهره اش مى درخشید و سپیدى آن نور به منازل مدینه وارد مى شد به طورى که دیوارهاى شان را روشن مى کرد و موجب شگفتى آنان مى شد. لذا نزد رسول خدا (صلى الله علیه وآله) مى آمدند و از آنچه دیده بودند مى پرسیدند و آن حضرت آنان را به منزل فاطمه (علیها السلام) راهنمایى مى فرمود. آنها سراسیمه به منزل فاطمه (علیها السلام) مى آمدند و او را در حالى که در محرابش نشسته و نماز مى گذارد و نور از محراب و چهره اش پرتو افشان بود، مى دیدند و درمى یافتند که آنچه دیده بودند پرتوى از نور فاطمه (علیها السلام) بوده است. و آنگاه که روز به نیمه مى رسید و فاطمه (علیها السلام) آماده نماز مى شد از چهره اش نورى زرد رنگ مى درخشید و این نور زرد به خانه هاى مردم وارد مى شد به طورى که لباس ها و رنگ اهل خانه زرد مى شد. باز آنها به نزد رسول خدا (صلى الله علیه وآله) مى آمدند و از آنچه دیده بودند مى پرسیدند و آن حضرت آنان را به منزل فاطمه (علیها السلام) راهنمایى مى فرمود، آنها سراسیمه به منزل فاطمه (علیها السلام) آمده و او را در حالى که در محرابش ایستاده و نور زرد رنگى از چهره اش پرتو افکن بود مى دیدند و در مى یافتند که آنچه دیده بودند پرتوى از نور فاطمه (علیها السلام) بوده است. و در آخر روز و گاه غروب خورشید نیز نور سرخ فامى از سر شادى و شکر الهى از فاطمه (علیها السلام) پرتو افشان شده و به خانه هاى مردم وارد مى شد، به گونه اى که دیوارهاى شان را سرخ و آنان را شگفت زده مى کرد. آنها نزد رسول خدا (صلى الله علیه وآله) مى آمدند و از آنچه دیده بودند مى پرسیدند و آن حضرت آنان را به منزل فاطمه (علیها السلام) راهنمایى مى فرمود. آنها سراسیمه به منزل فاطمه (علیها السلام) آمده و او را در حالى که نشسته و به تسبیح و تمجید خداوند مشغول و نور سرخى از چهره اش پرتو افکن بود مى دیدند و درمى یافتند که آنچه دیده بودند پرتوى از نور فاطمه (علیها السلام)بوده است». (34)
محدثه
از القاب آن حضرت، محدثه است; به معناى کسى که مخاطب کلام فرشته قرار مى گیرد.
 اسحاق بن جعفر بن محمد بن عیسى بن زید بن على مى گوید: از امام صادق (علیه السلام) زیاد شنیدم که مى فرمود: «فاطمه (علیها السلام)محدثه نامیده شد زیرا که فرشتگان از آسمان فرود مى آمدند و آنچنانکه مریم را ندا مى زدند او را ندا مى زدند و مى گفتند: اى فاطمه! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان برترى داده است. اى فاطمه! (به شکرانه این نعمت) براى پروردگارت خضوع کن و سجده به جاى آور و با رکوع کنندگان رکوع کن. (35) و فاطمه با آنان سخن مى گفت و آنان نیز با او به سخن مى نشستند تا اینکه شبى فاطمه (علیها السلام) از آنان پرسید: آیا برترین زن بر زنان عالم، مریم نیست؟ پاسخ دادند: مریم برترین زنان زمان خود بود اما خداوند ـ عزوجل ـ تو را برترین زنان زمان و زمان مریم و سرور اولین و آخرین آنان قرار داده است.» (36) 
__________________
پاورقی ها :
[15] . تفسیر فرات الکوفى، فرات بن ابراهیم کوفى : 322 و بحارالانوار، علامه مجلسى 43 : 18.
[16] . بحارالانوار، علامه مجلسى 43 : 4.
[17] . مناقب الامام امیرالمؤمنین (علیه السلام)، محمد بن سلیمان کوفى 2 : 188 ; الامالى، شیخ طوسى 2 : 151 و ذخائر العقبى، طبرى 1 : 26. گفتنى است، امام صادق (علیه السلام) نیز درباره علت نامگذارى ایشان به فاطمه (علیها السلام)فرمودند : «او فاطمه نامیده شد زیرا که خلائق از درک حقیقتش محروم اند». (تفسیر فرات الکوفى، فرات بن ابراهیم الکوفى : 581 و بحارالانوار، علامه مجلسى 43 : 65)
[18] . اصول کافى، کلینى 1 : 443.
[19] . مناقب الامام امیرالمؤمنین (علیه السلام)، محمد بن سلیمان کوفى 2 : 208 ; روضة الواعظین، فتال نیشابورى : 150 ; العمده، ابن بطریق : 386 ; ذخائر العقبى، طبرى 39 و نیز رک : مسند ابى داود، ابى داود 1 : 196 ; الطبقات الکبرى، ابن سعد 2 : 247 ; مسند اسحاق بن راهویه، اسحاق بن راهویه 5 : 6 ; فضائل الصحابه، شیبانى 2 : 762 ; مسند احمد، احمد بن حنبل 6 : 282 ; الجامع الصحیح المختصر (صحیح بخارى)، بخارى، 3 : 1326 و صحیح مسلم، مسلم نیشابورى 4 : 1904.
[20] . مناقب آل ابى طالب، ابن شهرآشوب 3 : 132.
[21] . مقاتل الطالبین، ابو الفرج اصفهانى : 29 و بحارالانوار، علامه مجلسى 43 : 19 و نیز رک : المتخب من ذیل المذیل، طبرى 1 : 6 ; المعجم الکبیر، طبرانى 22 : 397 ; تهذیب الکمال، مزى 35 : 247 ; الاصابه ،ابن حجر 8 : 53.
[22] . تاج الموالید، شیخ طبرسى : 20.
[23] . اصول کافى، کلینى 1 : 458 ; من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق 4 : 179 و الامالى، شیخ صدوق : 78، 175 و 188. همچنین در منابع اهل سنت این مطلب به صراحت آمده است از جمله : مسند ابى داود، ابى داود 1 : 196 ; المستدرک على الصحیحین، حاکم نیشابورى 3 : 170 و حلیة الأولیاء، ابونعیم اصفهانى 2 : 42.
[24] . صحیح البخارى، بخارى 3 : 1360 و فضائل الصحابه، شیبانى 2 : 788.
[25] . التاریخ الکبیر، بخارى 1 : 232.
[26] . صحیح البخارى، بخارى 5 : 2317 و صحیح مسلم، مسلم نیشابورى 4 : 1904.
[27] . آل عمران : 42.
[28] . الامالى، شیخ صدوق : 575، 78، 111، 176، 188، 373، 554 و 560.
[29] . الامالى، شیخ صدوق : 187 و معانى الاخبار، شیخ صدوق : 107.
[30] . علل الشرائع، شیخ صدوق 1 : 180 و بحارالانوار، علامه مجلسى 43 : 1.
[31] . الروضة فى فضائل امیرالمؤمنین، شاذان بن جبرئیل قمى : 113 و 129 ; غایة المرام ،سید هاشم بحرانى 4 : 164 و بحارالانوار، علامه مجلسى 40 : 44.
[32] . الامالى، شیخ صدوق : 175.
[33] . علل الشرائع، شیخ صدوق 1 : 181 و معانى الأخبار، شیخ صدوق : 64 .
[34] . علل الشرائع، شیخ صدوق 1 : 180 و بحارالانوار، علامه مجلسى 43 : 11.
[35] . آل عمران : 43 ـ 44.
[36] . علل الشرائع، شیخ صدوق 1 : 182، باب 146 ; دلائل الامامه، طبرى : 80 و بحارالانوار، علامه مجلسى 14 : 206.

لوح سبز در دستان فاطمه

لوح سبز در دستان فاطمه (علیها السلام)
امام صادق (علیه السلام) درباره این لوح فرموده است: «روزى پدرم، امام باقر (علیه السلام) به دیدار جابربن عبدالله رفت و به او فرمود: "مى خواهم از لوحى که در دستان مادرم فاطمه دیده اى و گفتگویى که با ایشان درباره آن داشتى، برایم بگویى". جابر گفت: "در زمان حیات رسول خدا (صلى الله علیه وآله) براى عرض تبریک ولادت امام حسین (علیه السلام) به نزد فاطمه (علیها السلام)رفتم. پس از عرض تبریک، لوحى سبز را در دست شان دیدم و گمان بردم که از جنس زمرد است و نوشته هاى سفیدى را که همچون نور خورشید بر آن نقش بسته بود، دیدم و از ایشان پرسیدم: پدر و مادرم به فداى شما اى دختر رسول خدا; این لوح چیست؟" فاطمه (علیها السلام) فرمود: "لوحى است که خداوند به پدرم رسول خدا هدیه کرده و در آن، نام هاى پدرم، همسرم و دو پسرانم، حسن و حسین و اوصیاى نسل من نگاشته شده است. پدرم آن را براى شاد کردنم به من بخشیده است." سپس مادرتان فاطمه لوح را به من داد و من نیز آن را خوانده و از آن نسخه اى برداشتم".» (163)
__________________
پاورقی ها :
[163] . اصول کافى، کلینى 1 : 527 ; کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق : 308 و الاختصاص، همو : 209.